دوستان 2020

آموزش بافتنی بافتنی کودک بافت شالگردن مدل بافتی شال بافت بلوز بافتنی سارافون بافتنی مدل لباس مدل آرایش طرز پخت آشپزی ایرانی لباس مجلسی

دوستان 2020

آموزش بافتنی بافتنی کودک بافت شالگردن مدل بافتی شال بافت بلوز بافتنی سارافون بافتنی مدل لباس مدل آرایش طرز پخت آشپزی ایرانی لباس مجلسی

داستان کوتاه بوم خاکستری داستان کوتاه

بوم خاکستری,داستان کوتاه بوم خاکستری,سایت داستان کوتاه,داستان کوتاه,داستان آموزنده,آشپزی ایرانی گیاهی,داستان

داستان کوتاه بوم خاکستری داستان کوتاه

سایت ابانک : داستان کوتاه بوم خاکستری

بوم خاکستری,داستان کوتاه بوم خاکستری,سایت داستان کوتاه,داستان کوتاه,داستان آموزنده,آشپزی ایرانی گیاهی,داستان

 داستان های کوتاه و جالب را در این قسمت ویژه دوستانی که می خواهند اوقاعت فراغت خود را با گذراندن یک داستان کوتاه بگذرانند بیان می کنیم .

یک دخترک به همراه سایر همکلاسی ها  سوار بر وانت به سوی آینده ای رنگی ، در حرکت است. فاطمه  در سر آرزوی کسب مقام استانی در رشته نقاشی دارد تا شاید بتواند با فروش جایزه اش اندکی از سرفه های خشک  پدر بکاهد. معلم هراز گاهی از پنجره نگاهی به دانش آموزان می اندازد. دخترک مداد های رنگی شکسته و مداد شمعی های رنگ و رو رفته اش را که معلم انگلیسی شان از مهد کودک ور شکسته خواهر زاده اش برایش آورده ،  نگاه می کند. اما هر چه می جورد.
مداد قرمز در آنها نمی یابد. اگر رنگ قرمز لازم شود چه کند.ضربان قلب دخترک آهسته،  تند میشود. وانت عباسٍ خدا زوزه کشان از آخرین سینه کش خدا حافظی می کند و وارد جاده آسفالت می شود. جمله به خاطر اشک مادر احتیاط روی درب عقب وانت به زور خودنمایی می کند.دوراننده آخرین لقمه املت را با یک تکه پیاز بزرگ می بلعد. سبیلش را با گوشه دهان پاک می کند و راه می افتد. سرمست از بیمه ۲۰۰ میلیونی امپراطور جاده ها ،  نه تنها با مقررات جاده بلکه با شیون های بی صدای مادران زجر کشیده از جفای روزگار هم می جنگد. ۱۱۰ تا ، ۱۲۰ تا ، ۱۳۰ تا .  ولوم ضبط را بالاتر  می برد یکی به دادُم برسه واویلا . سبقت ممنوع ،  رعایت حق قدم ، دست انداز ، سرعت گیر ، پیچ خطرناک و …  . جیغ دخترکان و پسرکان در نعره مستانه ترمز های بادی تریلی محو می شود.سه جمله امپراطور جاده ها ، روی گل پخش کن های تریلی به نوشته پشت درب وانت پوز خند می زند. دخترک دیگر به مداد رنگی قرمز نیاز ندارد. مسابقه نقاشی قبل از شروع تمام شد. بوم خاکستری قرمز شده است. صدای فیسٍ باز شدن درب نوشابه خانواده راننده ، تلنگر مرگ در مقابله با  مشتهای عاطفه و محبت است که تا دقایقی دیگر  مادران داغ دار سوار بروانت پسرٍ عباسٍ خدا بر سر و سینه خواهند زد

 

سایت ابانک : داستان کوتاه بوم خاکستری

مطالب بیشتر از سایت ما

جملات کوتاه طنز شبکه های اجتماعی آذر 94 طنز اعتراف

نکات ایمنی برای نصب دودکش و رعایت ایمنی دودکش نکات ایمنی

نحوه بستن روسری و شال زمستان 95 پارس ناز

اثرات آب و هوا بر مو و سلامت آن ا

سری جدید مدل بافت بلوز دستبافت مردانه زمستان 95 مدل ژاکت مردانه

جملات زیبا رفاقت آذر 95 جملات زیبا

شیوه های صحیح شامپو زدن ماساژ مو

جدیدترین مدل شال گردن بافت زنانه و دخترانه 95 روش بستن شال گردن

مدل آرایش مو عروس با تاج به سبک ایرانی زمستان 95 پارس ناز

راهکاری برای یک دست کردن رنگ مو رگه رنگ در مو

داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز داستان کوتاه

آشپزی ایرانی خانواده سبز,سایت داستان کوتاه,دانشگاه,داستان کوتاه,داستان آموزنده,داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز,تصویر زندگی,سایت سرگرمی

داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز داستان کوتاه

وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند. اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست. او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد. در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد. دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود. به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند. آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاه‌پوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند ! و ظرف غذایش را که دست‌ نخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!

آشپزی ایرانی خانواده سبز,سایت داستان کوتاه,دانشگاه,داستان کوتاه,داستان آموزنده,داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز,تصویر زندگی,سایت سرگرمی

قابل توجه کاربرانی که علاقه خاص به خواندن داستان کوتاه دارید در اینجا داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز را قرار داده ایم .

در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند. سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد.

وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند.
اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد.
در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد.
دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛
مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند.
آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد.
و اینجاست که کمی آنورتر پشت سر مرد سیاه‌پوست، در کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند !
و ظرف غذایش را که دست‌ نخورده و روی آن یکی میز مانده است.!!

توضیح پائولو کوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم می‌کنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار می‌کنند و آنها را افرادی پایین‌مرتبه می‌دانند.
داستان را به همۀ این آدم‌ها تقدیم می‌کنم که با وجود نیت‌های خوبشان، دیگران را از بالا نگاه می‌کنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند.
چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیش‌داوری‌ها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوته فکران رفتار کنیم؛
مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر می‌کرد در بالاترین نقطۀ تمدن است،
در حالی که آفریقاییِ دانش‌ آموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد .

 

زمین بهشت می شود…
روزیکه مردم بفهمند هیچ چیز عیب نیست جز قضاوت ومسخره کردن دیگران…! هیچ چیز گناه نیست جز حق الناس..!
هیچ چیز ثواب نیست جز خدمت به دیگران. …!
هیچ کس اسطوره نیست الا در مهربانى و انسانیت…!
هیچ دینى با ارزشتر از انسانیت نیست…!
هیچ چیز جاودانه نمی ماند جز عشق…!
هیچ چیز ماندگار نیست جز خوبى …

 

داستان کوتاه خارجی تامل برانگیز 

مطالب بیشتر از سایت ما

جدیدترین مدل شلوار زنانه ویژه زمستان 95 پارس ناز

شیوه های سریع خشک کردن لباس آستین پلور

ریمل رنگی و نحوه کاربرد آن ریمل رنگی

نکاتی که در برداشتن ابرو به آن توجه نمی کنید بند انداختن ابرو

جدیدترین مدل موی مردانه هماهنگ با فرم صورت 2016 آرایش مو مردانه 2016

ترفندی برای پرپشت کردن مژه با خط چشم نامرئی نیک صالحی

با این روش ها جلوی نازک شدن مو را بگیرید نیک صالحی

جدیدترین مدل کت و شلوار ویژه دامادهای ایرانی 95 نیک صالحی

شیک ترین مدل شال و شنل زنانه زمستان 95 پارس ناز

قبل بلوند کردن موهایتان بخوانید بلوند کردن مو